تا اینجا نکات زیادی در مورد تولید محتوا آموختید و متوجه شدید که برای تولید محتوا به استراتژی نیاز دارید. در حال حاضر چند نکته دیگر باقی مانده که می‌توانید با انجام آنها در بازاریابی محتوا به موفقیت برسید. مطالعه این فصل به شما کمک خواهد کرد که تیم خوبی برای تولید محتوای خود گرد هم آورید (حتی اگر تیم تولید محتوا فقط خود شما باشید)؛ آنگاه با کمک این تیم می‌توانید به اهداف خود برسید.
پیدا کردن افراد مناسب برای تیم محتوا
موفقیت استراتژی محتوا به یک عنصر مهم وابسته است که اغلب نادیده گرفته می‌شود؛ این عنصر مهم، همان تیم تولید محتوا است. تیم تولید محتوا مسئول نظارت بر محتوا و اجرای موفقیت آمیز نیازهای محتوایی شما خواهد بود؛ حتی در برخی موارد، ممکن است توزیع پخش محتوا را نیز به عهده داشته باشد.
راه‌های زیادی برای تشکیل تیم تولید محتوا وجود دارد که شما باید متناسب با نیاز خود، ترکیبی از این راه‌ها را انتخاب کنید. درست است که اگر شما یک فروشگاه را به تنهایی اداره کنید باز هم می‌توانید استراتژی بازاریابی محتوا را تولید و پیاده سازی نمایید؛ اما ممکن است این کار کمی طول بکشد و نتوانید آنچنان که باید با رقبای خود رقابت کنید. همچنین در عین حال، از منابع کمتری نیز استفاده می‌کنید.
برای تیم محتوا به چه کسی نیاز دارید؟
قبل از اینکه به فکر تشکیل تیم تولید محتوا حرفه ای بیوفتید، باید افراد مورد نیاز خود را شناسایی کنید.
استراتژیست محتوا
شما به کسی نیاز دارید که برای محتوایتان استراتژی تعریف کند. یک استراتژیست محتوای خوب، تلاش‌های بازاریابی محتوایتان را مورد بررسی قرار می‌دهد و آن را با آنچه که می‌خواهید به آن دست یابید، مقایسه می‌کند (بی آن که بداند هدفتان چیست) و سپس یک استراتژی برای پر کردن شکاف و خلاها ایجاد می‌کند تا بتوانید با گذر از این شکاف‌ها به هدف خود برسید.
بسته به مقیاس عملیاتی‌تان، یک استراتژیست محتوا ممکن است تمام تحقیقات پیش تولید مانند خلق شخصیت تجاری و همچنین کارهایی مانند تولید برند تجاری یا عملیات‌های نگارشی را نیز انجام دهد. حتی می‌توانید برای مشورت در مورد تولید محتوای خود از استراتژیست کمک بگیرید یا اینکه می‌توانید با استخدام استراتژیست به مرور زمان، محتوا و استراتژی خود را بهبود بخشید.
نویسندگان و کپی رایترها
نویسندگان اغلب نیروهای خلاق یک تیم تولید محتوا هستند. آنها همان‌هایی هستند که شما می‌توانید به خاطر ایده‌های خلاقانه اما مرتبطشان، به آنها اعتماد کنید؛ از جادوی نوشتار آنها برای برند خود استفاده کنید.
به یاد داشته باشید در هنگام نوشتن به هر میزانی که برای نویسندهٔ خود هزینه کنید، باید از آنها انتظار داشته باشید نه کمتر و نه بیشتر. البته این بدان معنی نیست که برای موفقیت در کار خود باید از نویسندگان بزرگ کمک بگیرید؛ بلکه باید نویسندگانی را استخدام کنید که با موضوع کاری شما آشنا باشند و با نوشته خود افراد را تحت تأثیر قرار دهند.
نیازی نیست برای اضافه کردن یک نویسنده به تیم، یک بدنه اضافی به کار خود اضافه کنید؛ زیرا این کار زمان کاری سایر نویسندگان را افزایش می‌دهد و به مهارت‌های نویسندگی آنها ضربه می زند.
برخی کپی رایترها توانایی کار با HTML و بهینه سازی آن برای بهبود سئو را نیز دارند و می‌توانند به راحتی شما را با کلمات و کارهایشان شگفت زده کنند. وقتی تصمیم به استخدام نویسنده می‌گیرید، نیازهای خود را شناسایی کنید؛ بدانید که آیا می‌خواهید یک متخصص عمومی داشته باشید یا فردی که در یک زمینه خاص، تخصص دارد.
ویراستاران
حتی بهترین نویسندگان هم نباید کار خود را ویرایش کنند. بنابراین اگر بتوانید یک ویراستار استخدام کنید، می‌توانید محتوای روان‌تری را در اختیار مخاطبان خود قرار دهید.
دو نوع ویراستار وجود دارد: ویراستاران توسعه دهنده، که می‌توانند یک قسمت از کار را دست بگیرند و آن را به بهترین و طبیعی‌ترین شکل ممکن پیاده سازی کنند؛ نوع دوم ویراستاران، ویراستاران نسخه بردار هستند که با استفاده از چشم‌های تیزبین خود، اشتباهات کوچک و خطاهای گرامری را پیدا کرده و آنها را اصلاح می‌کنند.
اگر به دنبال محتوایی مانند روزنامه‌ها هستید، ویراستار نوع سومی نیز وجود دارد. این شخص فردی است که با محتوای روزنامه‌ها و نویسندگان آن آشنا است. برای این که راحت‌تر این موضوع را متوجه شوید، قصد داریم این افراد را هماهنگ کنندگان بنامیم پس با ما همراه باشید تا شما را با این افراد آشنا کنیم.
هماهنگ کنندگان
یک هماهنگ کننده خوب می‌تواند راهگشای شما در مقیاس بندی محتوا باشد. این افراد از تمام جزئیات نظارتی و مدیریتی تولید کنندگان محتوا آگاه هستند. برای مثال به نکاتی ریزی همچون اضافه کردن متن به تصاویر نظارت می‌کند و اطمینان حاصل می‌کند که آیا تمام نویسندگان به تصویر موجود در متن، توضیحی اضافه کرده‌اند یا خیر.
وجود یک هماهنگ کننده ایده آل بسیار نادر است، اما اگر شخصی را پیدا کردید که کارهای او هم سازمان یافته و هم خلاقانه باشد، مراقب روابط و کیفیت کار باشد و مشکلاتی که حتی شما نمی‌دانید را حل کند، بدانید که هماهنگ کننده مناسب خود را پیدا کرده‌اید.
تیم چگونه می‌تواند رشد کند؟
برخی از شرکت‌ها اگر به بازاریابی محتوا امید داشته باشند برای افزودن نویسنده و ویراستار بیشتر به تیم محتوای خود هزینه بیشتری صرف می‌کنند.
البته همه شرکت‌ها هم در زمینه تولید محتوا خوب عمل نمی‌کنند. بسیاری شرکت‌ها نیز برای تولید محتوای خود از افراد و شرکت‌های تولید محتوا کمک می‌گیرند.
البته رشد شرکتتان کاملاً به شرایط شما بستگی دارد، شما می‌توانید به تیم تولید محتوای خود چند نویسنده اضافه کنید و پس از اینکه از نتایج کاری نویسندگان خود رضایت داشتید، می‌توانید بیشتر هزینه کنید و بسته به نیاز خود ویراستار توسعه دهنده یا ویراستار نسخه بردار را به تیم محتوای خود اضافه کنید. پس از اینکه تیم محتوای خود را تشکیل دادید و احساس کردید که نیاز به یک ساختار نظام مند دارید، حال وقت آن است که یک هماهنگ کننده استخدام کنید.
برون سپاری محتوا و کیفیت آن
این کاملاً منطقی است که وقتی از نتیجه تولید محتوا خود مطمئن نیستید؛ به جای استخدام تیم تولید محتوا، از برون سپاری محتوا استفاده کنید. این کار به احتمال زیاد نتایج خوبی برایتان به همراه دارد.
شاید مناسب‌ترین کار این باشد که سفارش تولید محتوا خود را به فردی واگذار کنید که در این زمینه تحصیل کرده باشد یا این که می‌توانید این کار را به یک کارآموز محول کنید. فقط به یاد داشته باشید که نوشتن و ویراستاری جزو مهارت‌هایی است که به مرور زمان بهبود می‌یابند. صرف زمان برای پیدا کردن و استخدام کپی رایتر نیز به اندازه استخدام یک لوله کش برای تعمیرات لوله‌ها ساختمان کار عاقلانه‌ای است. البته مطمئناً پدرتان شما را تا حدودی با تعمیرات لوله آشنا کرده است…
یک نویسنده یا ویراستار خوب می‌تواند با انتخاب درست کلمات، لحن مناسب و استفاده از نکات ظریف و دقیق، محتوایی تهیه کند که مو را بر بدن سیخ کند. لازم نیست که از همه روند تولید محتوای خود آگاه باشید؛ اما باید بدانید که محتوایتان کیفیت لازم را دارد یا خیر. به قضاوت خود اطمینان داشته باشید. اگر نمونه کار نویسنده‌تان نتواند باعث تحسینتان شود و مو را بر بدن سیخ کند، مطمئناً باعث جذب مخاطب نیز نخواهد شد.
انتخاب یک سیستم مدیریت محتوا
یک سیستم مدیریت محتوا (CMS) می‌تواند بهترین دوست یا بدترین دشمنتان باشد. حتی ممکن است سیستم مدیریت محتوایتان هم دوست و هم دشمنتان باشد.
قبل از هر چیز باید بدانید که CMS چیست. به استثنای دستکارهایی که شما در کد خود انجام می‌دهید و مثلاً آن را به CSS تبدیل می‌کنید، CMS همان رابط کاربری است که شما برای تهیه، چاپ و ویرایش محتوای سایت خود از آن استفاده می‌کنید. رایج‌ترین سیستم مدیریت محتوا، وردپرس است. سایر سیستم‌های مدیریت محتوا عبارتند از: جوملا، Drupal و Magento. برخی از سایت‌ها، CMS ندارند و برخی دیگر بیش از یک CMS برای اهداف مختلف دارند.
این یکی از چیزهایی که ما در Moz با آن مواجه شدیم و تصمیم گرفتیم محتوای خود را به CMS جدیدی انتقال دهیم. البته برای این کار چند سؤال از خودمان پرسیدیم:
- سهامداران چه کسانی هستند؟ کدام بخش از شرکت باید در فرآیند انتخاب CMS حضور داشته باشد؟
- چه میزان از سایتمان باید توسط CMS مدیریت شود؟
- می‌خواهیم چه قابلیت‌هایی در سایت خود داشته باشیم؟ این قابلیت‌ها می‌تواند امکان ورود چند نفر به سایت و با سطوح دسترسی متفاوت باشد تا یکپارچه سازی نظرات با استفاده از نرم افزار باشد.
- آیا آنچه که در فهرست نیازمندی‌های سایت وجود دارد مورد نیاز، مطلوب یا اختیاری است؟ پاسخ این سؤال به شما کمک می‌کند که بتوانید ویژگی‌های مدنظر خود را اولویت بندی کنید و فهرست ویژگی‌ها را تا حدودی کاهش دهید.
- آیا می‌خواهید یک سیستم اختصاصی داشته باشید یا می‌خواهید با فریم ورک های موجود کار کنید؟
- هر چند وقت یک بار CMS نیاز به بروزرسانی دارد؟ چگونه این کار انجام می‌شود؟ آیا بروز رسانی نیاز به هزینه دارد؟
- CMS چگونه محتوا را مدیریت می‌کند؟ آیا URL ها سئو شده هستند؟ آیا ما به مواردی مانند تگ‌ها و توصیف متا که نیاز به سئو دارند، دسترسی داریم یا نیاز به توسعه دهنده داریم؟
- سایتمان از چه نوع رسانه‌هایی پشتیبانی می‌کند؟ آیا برای تولید پادکست باید کار خاصی انجام دهیم؟
- چقدر می‌توانیم هزینه کنیم؟
- برای اینکه با سیستم مدیریت محتوای جدید آشنا شویم باید چقدر آموزش ببینیم؟ این آموزش زمانی اهمیت خود را نشان می‌دهد که بخواهیم نیروهای کاری خود را عوض کنیم و نیروهای کاری جدید استخدام کنیم.
- چقدر باید خدمات پشتیبانی به مشتری ارائه دهیم؟ و به چه میزان از این پشتیبانی را می‌توانیم تأمین کنیم؟
- چه قالب‌هایی در دسترس هستند؟
- چگونه می‌توانیم از راه حل‌های CMS استفاده کنیم؟
هیچ جواب درستی برای پاسخ به این سؤالات وجود ندارد اما وقتی به این سؤالات پاسخ می‌دهید، می‌توانید بهترین راه حل را برای تیم و شرکت خود پیدا کنید.
ایجاد یک چارچوب برای تجزیه و تحلیل
قبل از اینکه شروع به تولید محتوا کنید، باید مطمئن شوید که آیا چارچوبی برای تجزیه و تحلیل دارید یا خیر. برای اینکه در تجزیه و تحلیل خود به موفقیت برسید باید قبل از شروع یک سیستم تجزیه و تحلیل مسیریاب نصب کنید. می‌توانید از Google Analytics یا سیستم‌های تحلیل گر استفاده کنید؛ و آن را در سایت خود نصب نمایید تا بتوانید مسیر کاری خود و همچنین رشد کاری که به دنبال آن هستید را پی گیری نمایید.
مشخص کنید که می‌خواهید به چه چیزی برسید تا بتوانید موفقیت را برای خود معنا کنید؛ سپس معیارهایی برای رسیدن به هدف خود تعیین کنید تا اگر به این معیارها دست یافتید، بتوانید میزان موفقیت خود را اندازه گیری کنید.
برای اینکه بتوانید میزان موفقیت خود را به درستی اندازه گیری کنید،؛ نیاز به تحلیلگر دارید پس با ما همراه باشید تا دقایقی دیگر شما را با این کار آشنا کنیم. در حال حاضر همین قدر کافی است بدانید که معیارهای خود را مشخص کنید سپس آنها را به ما بگویید تا بتوانیم آشنایی اولیه با اهدافتان پیدا کنیم.
برای مثال اگر هدف شما “تولید و انتشار جامع‌ترین راهنمای پارچه لباس عروس موجود در اینترنت در پایان فصل دوم سال ” باشد؛ احتمالاً از یک معیار باینری مانند “کامل بودن یا کامل نبودن” استفاده خواهید کرد. برای این که بتوانید چنین راهنمایی تولید کنید باید هدف شما این باشد که ۱۰۰۰ جشن عروسی را ببینید؛ سپس داده‌های خود را با یکدیگر مقایسه کنید و میزان نزدیکی آنها با یکدیگر را بسنجید.
در حین ارزیابی محتوای جدید خود می‌توانید سایر چیزها نیز اندازه گیری کنید. این کار در برخی از موارد می‌تواند به شما کمک کند تا بتوانید کیفیت سایر عناصر سایت خود را نیز مورد بررسی قرار دهید. ترکیبی از معیارهایی همچون ترافیک سایت، زمانی که مخاطب در سایت سپری می‌کند، میزان جستجو در سایت، به اشتراک گذاری‌ها و تغییر مخاطب به مشتری را می‌توانید به عنوان عناصری جامع برای موفقیت سایت خود تعریف کنید.
به یاد داشته باشید که اعداد این عناصر در ترکیب با هم، بیشتر از زمانی که به تنهایی مورد بررسی قرار بگیرند؛ می‌توانند اطلاعات در اختیارتان قرار دهند و بدون اینکه نیاز به فکر چندانی باشد، می‌توانید به راحتی از ترکیب اعداد متوجه موفقیت یا عدم موفقیت خود شوید.
برای مثال اگر ترافیک سایتتان و میزان جستجو در آن افزایش یابد؛ این بدان معنا است که مخاطبان جدید سایتتان با تیترهای شما گمراه شده‌اند و حوصله مطالعه آنها را ندارند یا می‌خواهند مقاله‌ای را بخوانند که لینکی که باعث تغییر مسیرشان شود، در آن وجود نداشته باشد. افزایش زمان حضور مخاطب در سایت نیز اطلاعات دیگری در اختیارتان قرار می‌دهد.
قبل از هر گونه نتیجه گیری شتابزده باری دیگر همه عناصر را با دقت مورد بررسی قرار دهید. برای مثال، اگر میزان به اشتراک گذاری محتوایتان توسط مخاطبان زیاد باشد؛ یعنی محتوای شما خوب است اما خوانندگان نمی‌دانند که اگر بخواهند چنین محتوایی را دوباره مطالعه کنند، باید به چه سایتی مراجعه کنند.
این بدان معنا است که شما به تعدادی محتوای موقت نیاز دارید، برای مثال اگر محتوایی در مورد پارچه لباس عروس تهیه کرده‌اید؛ در همین محتوا، لینک مقاله‌ای مربوط به برنامه ریزی عروسی را نیز قرار دهید. مقاله دوم باعث می‌شود که بهتر بتوانید به هدف خود یعنی تبدیل شدن به یک مشاور عروسی برسید.
ممکن است بگویید که تجزیه و تحلیل قسمت جالب بازاریابی محتوا است؛ اما این کار به شما این فرصت را می‌دهد که بفهمید که مخاطبتان به چه چیزی علاقه دارد و چه نوع محتوایی او را جذب می‌کند.
یک تیم تولید محتوا می تواند شما را به اهدافتان برساند.
منبع: MOZ